در معنای عامِ «خسارت»، بله؛ اجرتالمثل وسیلهای برای جبران محرومیت از منافع یا ارزش عمل انجامشده است. اما در معنای فنیِ مضیق، اجرتالمثل بیش از آنکه «خسارتِ اتلاف عین» باشد، بهای عرفیِ منفعت یا کار است که با نظر کارشناس تعیین میشود و معمولاً به اثبات تقصیر نیاز ندارد.
مبنای تحقق:
انتفاع از مال غیر بدون اذن/سبب مشروع (مانند غصب یا استفادهی ناروا): متصرف، علاوه بر استرداد عین، به ضمان منافع و پرداخت اجرتالمثلِ مدتی که از مال منتفع بوده، ملزم است.
انجام کار برای دیگری بدون قرارداد و بدون قصد تبرع: عامل، به استناد قواعد عرفی و مواد قانون مدنی دربارهی استحقاق اجرت، مستحق اجرتالمثلِ عمل است.
موارد خاص (مانند «اجرتالمثل ایام زوجیت»): دادگاه با احراز شرایط قانونی، ارزش ریالی خدمات را بهصورت اجرتالمثل تعیین میکند.
تفاوتها:
اجرتالمثل: مبلغی عرفی/کارشناسی برای منفعتِ فوتشده یا ارزش عمل در نبودِ اجرتِ قراردادی.
اجرتالمسمّی: دستمزدِ قراردادیِ از پیش تعیینشده.
خسارت به معنای مضیق: جبران زیانِ وارده به عین یا هزینههای تبعیِ ناشی از تقصیر/تخلف.
نتیجه: اطلاق «خسارت» به اجرتالمثل صحیح است اگر خسارت را شامل از دستدادن منافع بدانیم؛ وگرنه میتوان گفت اجرتالمثل نهادی جبرانیِ مستقل است که ارزش عرفیِ منفعت یا عمل را جایگزین میکند. برای حکم به آن، معمولاً این سه رکن بررسی میشود: انتفاع یا محرومیت از منفعت + نبود قرارداد معتبر + عدم قصد تبرع، و سپس تعیین میزان توسط کارشناس.