بهموجب بند ۶ ماده ۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی، ایراد «اعتبار امر قضاوتشده/مختومه» از ایرادات دادرسی است که با پذیرش آن، دادگاه «قرار ردّ دعوا» صادر میکند؛ مبنای این قرار، رأی قطعی قبلی است و همان رأی قطعی است که اثر امر مختومه ایجاد میکند.
از میان «قرارها»، آنچه خود واجد اثر امر مختومه است «قرار سقوط دعوا» است؛ این قرار قاطع دادرسی بوده و پس از قطعیت، طرح دوباره همان دعوا میان همان اصحاب با همان سبب و موضوع را ممنوع میسازد. در رویه و دکترین نیز «قرار سقوط دعوا» در حکم رأی ماهوی به بیحقی تلقی شده و پس از قطعیت، دارای اعتبار امر مختومه است.
در مقابل، قرارهایی که صرفاً ناظر به تشریفات یا موانع موقّت هستند—مانند «قرار ابطال دادخواست»، «قرار ردّ دادخواست» و غالب موارد «قرار ردّ دعوا» به جهات شکلی—بهتنهایی اعتبار امر مختومه ایجاد نمیکنند و امکان طرح مجدد دعوا پس از رفع نقص یا مانع وجود دارد.
خلاصه اجرایی:
۱) اصل اثر امر مختومه با «حکم قطعی» است. ۲) از میان قرارها، «قرار سقوط دعوا» پس از قطعیت، اثر امر مختومه دارد. ۳) قرارهای شکلی مانند ابطال یا ردّ دادخواست و بسیاری از موارد ردّ دعوا، اثر امر مختومه ندارند.
اگر دوست داری، میتوانم تفاوتهای عملی «سقوط دعوا» با «ردّ دعوا» را با مثالهای کوتاه توضیح دهم یا نمونه استدلال دفاعی برای طرح ایراد امر مختومه آماده کنم.